2. راهکارهای درمانگرانه
راهکارهایی که پس از عروض مزاحمت، میتواند درمانگر باشند، عبارتند از:
الف) صبر و شکیبایی
بدیهی است که یکی از راهکارهای عملی در مواجهه با مزاحمتهای همسایگان، صبر و شکیبایی است. صبر به معنای «خودنگهداری و ثبات»[1] یکی از سجایای اخلاقی و از جمله صفات بازدارنده است که بدون آن تداوم زندگی در کنار همسایگان ممکن نخواهد بود؛ چون زندگی در اجتماع، غالباً مشکلات خاصی را به دنبال دارد، و صبر و شکیبایی، پایداری در برابر شرایط سخت و ناملایمات است. همانگونه که در فصول قبلی گذشت، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به شخصی که از اذیت همسایهاش شکایت آورده بود، وی را به صبر در برابر آزار همسایه فراخواند و فرمود: «کفَّ أَذَاک عَنْهُ و اصْبِرْ لِأَذَاهُ؛[2]از اذیت او دست نگهدار و در برابر آزارش شکیبایی کن!»
به این جهت، در منابع اسلامی «شکیبایی در مقابل آزار همسایگان» از نشانههای انسان باایمان و از ویژگیهای همسایه خوب و نیز حقیقتِ حُسن همسایگی معرفی شده است. امام علی(علیه السلام) با اشاره به همین موضوع میفرماید: «لَیسَ حُسْنُ الْجِوَارِ أَنْ تَکفَّ أَذَاک عَنْ جَارِک بَلْ حُسْنُ الْجِوَارِ أَنْ تَحْتَمِلَ أَذَی جَارِک؛[3]حُسن همجواری و خوشهمسایگی این نیست که دست از آزار همسایه بازداری؛ بلکه حُسن همجواری آن است که اذیت همسایهات را تحمل کنی.»
ب) تذکر محترمانه
هرگاه صبر و شکیبایی در قبال گفتارهای نامطلوب و رفتارهای نابهنجار و خلاف ارزشهای اخلاقی و حقوقی برخی از همسایگان به نتیجهای مثبت منتهی نشد، در این مرحله لازم است با اندیشه و حُسن تدبیر و اخذ روشی معقول، از روی خیرخواهی به شخص مزاحم تذکر داده شود.
تذکر و یادآوری عیوب و نواقص اخلاقی دیگران از روی خیرخواهی و با قصد اصلاح، از وظایف دینی و از جمله توصیههای پیشوایان معصوم(علیها السلام) است که در حقیقت از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و خیرخواهی نسبت به دیگران محسوب میشود.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «أَحَبُ إِخْوَانِی إِلَی مَنْ أَهْدَی إِلَی عُیوبِی؛[4] بهترین دوستانم نزد من کسانیاند که عیوب و نواقص مرا به من هدیه دهند.
امام علی(علیه السلام) نیز در این راستا میفرماید: «مَن بَصَّرَک عَیبَک فَقَد نَصَحَک؛[5] کسی که عیب تو را به تو بنمایاند، خیر تو را خواسته است.»
با این حال، تذکر ضعفها و گوشزدنمودن نارساییهای رفتاری همسایگان، از باب اهدای عیوب و خیرخواهی برای اصلاح امور، عملی بایسته و کاری اخلاقی است که کمترین فایده آن، رفع سوءتفاهمها و ناراحتیهای به وجود آمده در فضایی دوستانه است، و افزون بر آن، یادآوری گفتارها و رفتارهای نادرست همسایگان، خدمت به آنها محسوب میشود. هرچند ممکن است آنان در ابتدا از چنین خدمتی ناراحت و دلآزرده شوند. به این منظور، بجاست که در مرحله نخست، به همسایه مزاحم تذکر داده شود و در صورت بیحاصل بودن این کار، در مرحله بعدی مدیر ساختمان و هیئت مدیره در مجتمعهای مسکونی را در جریان واقعه قرار دهیم؛ زیراگاه برخی از امور فقط از طریق مدیر ساختمان و هیئتمدیره قابل پیگیری هستند؛ چون بر اساس قانون تملک آپارتمانها، آنها مجاز هستند به همسایههای مزاحم تذکر دهند. چنانچه در رفتار آنان تغییری حاصل نشد، مدیر ساختمان بر اساس وظیفه قانونیاش میتواند به استناد ماده 618 قانون مجازات اسلامی - که از مجازاتهای بازدارنده نیز محسوب میشود –از وی به اتهام سلب آسایش و آرامش، شکایت کند.
ج) دادخواهی از همسایگان
در صورتی که صبر، تذکر و توصیههای گفتاری در برخورد با همسایگان بدرفتار به نتیجه مطلوب نرسید، راهکار بعدی «دادخواهی از مردم» و طرح شکایت نزد همسایگان دیگر و درخواست کمک از آنهاست. امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِی(صلی الله علیه و آله) فَشَکا إِلَیهِ أَذًی مِنْ جَارِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله): اصْبِرْ! ثُمَّ أَتَاهُ ثَانِیةً فَقَالَ لَهُ النَّبِی(صلی الله علیه و آله): اصْبِرْ! ثُمَّ عَادَ إِلَیهِ فَشَکاهُ ثَالِثَةً فَقَالَ النَّبِی(صلی الله علیه و آله)لِلرَّجُلِ الَّذِی شَکا: إِذَا کانَ عِنْدَ رَوَاحِ النَّاسِ إِلَی الْجُمُعَةِ فَأَخْرِجْ مَتَاعَک إِلَی الطَّرِیقِ حَتَّی یرَاهُ مَنْ یرُوحُ إِلَی الْجُمُعَةِ فَإِذَا سَأَلُوک فَأَخْبِرْهُمْ قَالَ: فَفَعَلَ فَأَتَاهُ جَارُهُ الْمُؤْذِی لَهُ فَقَالَ لَهُ :رُدَّ مَتَاعَک فَلَک اللَّهُ عَلَی أَنْ لَا أَعُودَ؛[6]شخصی نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمد و از اذیت همسایهاش شکایت کرد. آن حضرت فرمود: صبر کن! بار دوم آمد و شکایت کرد، باز هم حضرت فرمود: صبر کن! وقتی آن شخص برای مرتبه سوم شکایت کرد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به او فرمود: روز جمعه که مردم از خانه خارج میشوند، وسایلت را از خانه خارج کن و سر راه مردم بگذار تا کسانی که برای نمازجمعه میروند، آن را ببینند. اگر از تو پرسیدند: چرا چنین کردی؟ بگو به خاطر اذیت این مرد. آن شخص همین کار را کرد. وقتی همسایهآزار این صحنه را دید، به آن فرد گفت: وسایل خود را به داخل خانه ببر! به خدا قسم دیگر چنین کاری نخواهم کرد.»
رفتار و راهکار معرفی شده از سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) حکایت از آن دارد که حق، گرفتنی است، نه دادنی! افزون بر این، دادخواهی از مردم برای دستیابی به حقوق خود، مسیری مشروع و مطلوب خداست؛ چراکه نباید به انتظار نشست تا کارها خود به خود پیش برود تا ما به حقوق و خواستههای خود برسیم؛ بلکه در برخی از موارد برای گرفتن حق خود از دیگران، باید اقدام شایسته و جدی به عمل آورد و از جمله این اقدامات، دادخواهی از مردم علیه ظالم است؛ زیرا آموزههای اسلامی به هیچ مسلمانی اجازه ظلمپذیری و ظالمپروری را نداده است. زیر بار ستم رفتن و تن به ظلم دادن، از نظر اسلام مذموم است؛ چه اینکه دفاع از حق خود، اصل مسلم عقلی و مورد تأیید اسلام میباشد. شهید مرتضی مطهری مینویسد: «از نظر اسلام، انسان همچنان که اصل احترام به حدود خود و حقوق دیگران را باید مقدس بشمارد، باید اصل دفاع از حقوق را نیز مقدس تلقی کند؛ دفاع از شرف و عزت و آبرو، دفاع از ناموس، دفاع از عقیده، دفاع از ثروت، همه را مقدس بشمارد. انسان باید بداند حق، گرفتنی است، نه دادنی! انسان باید بداند این گرفتن باید به صورت جد و مطالبه و نیرومندی باشد، نه از قبیل مطالبه سائل و متضرّع.»[7]
از اینرو، امام علی(علیه السلام) میفرماید: «لَا یمْنَعُ الضَّیمَ الذَّلِیلُ وَ لَا یدْرَک الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدّ؛[8]افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمیتوانند ظلم و ستم را از خود دور کنند، و حق، جز با تلاش و کوشش به دست نمیآید.»
خداوند متعال نیز در قرآن کریم، حق انتقامگرفتن از متجاوز را به فرد مورد تجاوز میدهد و میفرماید:«وَلَمَنَ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَاُوْلئِک ماعَلَیهِم مِنْ سَبِیل»؛[9] «و به یقین، کسانی که پس از مظلوم شدنشان انتقام بگیرند، هرگز (از نظر عقل و شرع) راهی بر (تعدی و تجاوز به) آنها نیست.»
در آیهای دیگر میفرماید:«لایحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَکانَ الْلّهُ سَمِیعاً عَلِیماً»؛[10] «خداوند بدگویی بلند و آشکار را دوست ندارد، جز برای کسی که بر او ستم رفته باشد، و خداوند همواره شنوا و داناست.»
خداوند نمیخواهد که انسانها، به این دلیل که باید متین و موقّر و آرام باشند، ظلمپذیر بار بیایند و هر کس به آنان ظلم کرد، چیزی نگویند، پس در مواردی فریاد زدن، کمک خواستن از دیگران و انتقام گرفتن، اشکالی ندارد. بنابراین، آیه بالا دلالت بر جواز احقاق حق دارد.
همچنین از این آیات استفاده میشود که در بعضی موارد، شرایط روحی، روانی و تربیتی شخص مجرم و متجاوز، به گونهای است که اگر از گناهش در گذرند و تجاوزش را نادیده انگارند، او جریتر و بدکارتر خواهد شد و تجاوز به حقوق دیگران را ادامه و توسعه خواهد داد. بعضی مجرمان چنین هستند که جز با برخورد، زور و کیفر، نمیتوان مانع تجاوز آنها شد.
د) رجوع به مراجع قانونی
مطابق قانون، هیچ کس نمیتواند استفاده از حق خود را سبب آزار و اذیت دیگران قرار دهد؛ چون بسیاری از اعمال و توجیهات افراد محمل قانونی نداشته و محکمه پسند نیستند. بنابراین، هیچ کس، از جمله همسایگان، حق ایجاد مزاحمت برای دیگران را ندارند و اگرچه هر فرد در زندگی خود آزاد و مختار است؛ اما نحوه رفتار و گفتار وی و خانوادهاش باید به گونهای باشد که مزاحم همسایگان نباشد و در روند عرفی و معمول زندگی آنها اختلال ایجاد نکند. به نظر میرسد، چنانچه تذکرات محترمانه در تغییر رویه ناپسند همسایه مزاحم مؤثر نباشد، میتوان از طریق طرح شکایت کیفری یا اقامه دعوای حقوقی، نسبت به الزام ایشان برای ترک مزاحمت و پرداخت خسارت معنوی و مادی، اقدام نمود.
همسایه میتواند به عنوان ایجاد مزاحمت و سلب آسایش و آرامش خود و خانواده یا سایر واحدها، به استناد ماده 618 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)[11] به دادسرای عمومی و انقلاب محل زندگی خود شکایت ببرد.
به اذعان کارشناسان و مشاوران حقوقی، بهترین راه برای کسب و جمعآوری دلایل اثباتی جرم این است که از طریق پلیس 110 اقدام شود تا به این وسیله مأمور در زمان وقوع جرم به محل آمده و مشهودات عینی خود در وقوع جرم را صورتجلسه کند. این صورتجلسه اعتبار شهادت شهود را داشته و برای دادسرا کفایت مینماید تا جرم شخص مزاحم و متجاوز اثبات شود.
هـ) نقل مکان زندگی
آخرین راهکار در مواجهه با مزاحمتها و اذیتهای همسایگان، فروش خانه و نقل مکان به محله بهتری است. هنگامی که تلاشهای ما برای تغییر رفتار و اصلاح همسایه مزاحم مؤثر نیفتد، آموزههای دینی، راه چاره را انتقال مکان زندگی به محله دیگر میدانند؛ زیرا زندگی در آپارتمان و محلهای که با آسایش و آرامش، احترام و همدلی همراه نباشد، موجبات کدورت، دشمنی و ناهنجاری را فراهم میسازد که در آن دعا و نفرین برای تغییر اوضاع نیز کارساز نخواهد بود.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «لَا یسْتَجَابُ لِمَنْ یدْعُو عَلَی جَارِهِ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ السَّبِیلَ إِلَی أَنْ یبِیعَ دَارَهُ وَ یتَحَوَّلَ عَنْ جِوَارِه؛[12] هر کس همسایهاش را نفرین کند، دعایش مستجاب نمیگردد؛ زیرا خداوند برای وی راه رهایی از مشکل قرار داده است و آن اینکه خانهاش را بفروشد و به جای دیگر برود.»
____________________________________________________
پینوشتها:
[1]. تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، نشر اسراء، قم، 1388ش، ج 7، ص571.
[2]. مکارم الاخلاق، تحقیق: مجدی السید إبراهیم، نشر مکتبة القرآن، بیجا، ص 221، ح 327.
[3]. مستدرک الوسائل، میرزا حسین بن محمد تقی نوری، مؤسسة آلالبیت، قم، چاپ اول، 1408ق، ج 8، ص 419.
[4]. الکافی، ج2، ص 639، بَابُ مَنْ یجِبُ مُصَادَقَتُهُ وَ مُصَاحَبَتُه، ح 5.
[5]. الحیاة، محمدرضا حکیمی و علی حکیمی، ترجمه:احمد آرام، مرکز نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ اول، 1380ش، ج 1، ص 196.
[6]. همان، ص 668،باب حق الجوار،ح 13.
[7]. یادداشتها، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم، مبحث: اصول و مبانی اخلاق اسلامی، ج 11، ص288 (برگرفته از: نرمافزار یادداشتهای استاد مطهری مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی قم).
[8]. نهج البلاغه، خطبه 29.
[11]. ماده 618 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده): هر کس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد، به حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
[12]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ابوالفضل علی بن حسن طبرسی، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ سوم، 1411ق، ص 214.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 213.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه ٢٧ فروردين ١٣٩٧ / شماره خبر : ٣٩٩١٢٩ / تعداد بازدید : 40/
/