روش محاسبۀ خمس
به طور معمول مردم نسبت به محاسبۀ خمس سه گروه هستند:
1. کسانی که اصلاً حساب خمسی ندارند و سالهای متمادی از سن تکلیفشان گذشته و محاسبۀ خمس نداشته اند؛
2. آنهایی که تا مقطعی سال خمسی داشتهاند؛ ولی به هر دلیلی قطع شده و مدتی است موفق به پرداخت خمس نشده اند؛
3. افرادی که حساب سال مستمر دارند و هر سال در موعد مقرر به خمس اموال خود رسیدگی میکنند.
کسانی که هیچ حساب سال خمسی نداشتهاند، اموالشان از سه حالت خارج نیست:
الف) اموالی که یقین دارند خمس به آنها تعلق گرفته است؛
ب) اموالی که یقین دارند متعلق خمس نمیباشند مثل اینکه از درآمد همین سال برای مؤنه زندگی چیزی تهیه کرده است؛
ج) اموال مشکوک که شخص نمیداند آنچه در اموال و زندگی او وجود دارد، آیا از پولی است که سال بر آن گذشته، یا با درآمد بین سال آنها را خریداری کرده است. هر کدام از موارد فوق را به تفصیل بیان خواهیم نمود.
گروه دوم، کسانی که حساب سال منقطع دارند؛ اموالشان بر دو قسمت کلی تقسیم میشود:
1. بخشی از اموال آنها مربوط به زمانی است که خمس میپرداختند. مثلاً میگوید: من تا 10 سال قبل سال خمسی داشتم و محاسبه میکردم؛ ولی در طول این سالهای اخیر هیچ محاسبۀ خمسی نداشتهام. در این صورت، آنچه مربوط به ماقبل از 10 سال گذشته است، خمس ندارد؛
2. بخشی از اموال که مورد محاسبه قرار نگرفته است.
گروه سوم: افرادی که حساب مستمر و معلوم دارند.
این گونه افراد باید طلبها مربوط به همان سال و میزان سود و سرمایۀ اضافه و پولهای باقی مانده از درآمد سال و همچنین مؤونههای مصرفی و مواد غذایی را که تا پایان سال خمسی اضافه آمده، محاسبه کنند و پس از کسر بدهیها و خمس آن را بپردازند.
اکنون به چگونگی محاسبۀ خمس این سه گروه با توجه به نظم منطقی آن میپردازیم. به نظر میرسد جهت سهولت و اطمینان از محاسبۀ صحیح، در ابتدا از شخص مراجعه کننده چند سؤال بپرسیم:
1. مقلد کدام یک از مراجع معظم تقلید میباشد؟
به دلیل اینکه نظرات و فتاوای مراجع معظم مختلف است و ما موظفیم طبق نظر مرجع تقلیدِ خود مقلد حسابرسی را انجام دهیم.
2. اطلاع از مبدأ سال خمسی او؛
3. بررسی و حکم خمس اموال مکلف و طلبها و بدهیها بر اساس لیست اموال او.
در این قسمت، آنچه در زندگی معمول افراد جامعه وجود دارد و بیشتر مورد ابتلا است، با نظر مراجع معظم تقلیدی که دارای بیشترین مقلد هستند، مورد بررسی قرار میدهیم.
لازم به ذکر است، مواردی از قبیل گنج، معدن و انفال نیز متعلق خمس است؛ ولی چون مورد ابتلای غالب مکلفین نیست، بحث از آنها در این مختصر ضرورتی ندارد.
بعد از مشخص شدن مرجع تقلید، توجه به مبدأ سال خمسی افراد از اهمیت بالایی برخوردار است. تعیین مبدأ سال خمسی که بر اساس آن محاسبه صورت میگیرد و مکلف شرعاً مجاز است تا پایان سال، درآمد خود را صرف در مؤونۀ زندگی کند، و اگر صرف نکرد و زیاد آمد، واجب است با شرایط و توضیحاتی که خواهد آمد، خمس آن را بپردازد. این تعیین مبدأ یک امر اختیاری، انتخابی و سلیقهای نیست. به گونهای که به دلخواه خود هر زمانی را که خواست، بتواند مبدأ سال قرار دهد؛ بلکه امری است قهری و واقعی و دارای ضابطۀ خاصی که با وجود آن ضابطه، مبدأ سال خمسی شروع میشود.
مثلاً معلمی که اولین حقوقش را در 30 مهر 96 گرفته است، این تاریخِ سال خمسی اوست که تا یک سال فرصت دارد درآمدهای خود را خرج کند. اگر تا سال آینده (30 مهرماه 97) آنها را خرج نکرده باشد، باید در این تاریخ خمس اموال باقیمانده را بپردازد.
در ضابطۀ مبدأ سال خمسی، بین مراجع عظام سه نظر وجود دارد:
1. آیات عظام: امام راحل، بهجت، خامنهای، صافی و فاضل: مبدأ سال خمسی کسانی که درآمد تدریجی روزانه دارند، مانند تاجر، کاسب و صنعتگر، اولین روزی است که شروع به کسب و کار کردهاند و کسانی که حقوقبگیر هستند، به این معنا که درآمد کارشان در زمان معینی (مثل آخر برج) به دست میآید، مبدأ سالشان، اولین روزی است که حقوق و درآمد در اختیارشان قرار میگیرد و تمکن از دریافت دارند (ولو دریافت نکنند) و برای کشاورز، مبدأ سال خمسی، وقت برداشت و جمعآوری محصول و برای باغدار، زمان چیدن میوه است.[1]
2. آیات عظام: خویی، تبریزی، زنجانی، مکارم، نوری، وحید خراسانی: مبدأ سال خمسی برای هر کسی، اعم از کارمند و حقوقبگیر و کاسب و کشاورز، اولین روزی است که درآمد برای او حاصل شده است.[2]
3. آیت الله سیستانی: مبدأ سال خمسی برای کسی که شغلی دارد، اولین روزی است که شروع به کار کرده است و کسی که شغلی ندارد که از آن مخارج زندگی را تحصیل کند و از کمک دولت یا مردم استفاده میکند یا اتفاقی سودی به دست میآورد، بعد از آنکه یک سال از موقعی که فایده برده، بگذرد، باید خمس مقداری را که از خرج سالش زیاد آمده، بدهد.[3]
چند مسئله:
مسئلۀ اول: کسی که کاسب نیست؛ بلکه کارمند و حقوقبگیر است و یا کشاورز؛ اگر به طور اتفاقی معاملهای کند و سودی ببرد، به اتفاق همۀ مراجع عظام، مبدأ سال خمسی او در خصوص این سود، از زمانی است که به دست آمده و چنانچه از آن زمان تا یک سال بعد در مخارج زندگی صرف نکند، باید خمس آن را بدهد.[4]
مسئلۀ دوم: کسی که چند شغلی است و چند منبع درآمد دارد، مثلاً هم کارمند است و حقوقبگیر و هم کشاورزی میکند؛ یا هم کاسب است و هم منزل و مغازه خود را اجاره میدهد، آیا میتواند برای هر یک از آنها سال خمسی مستقل قرار دهد؟
1. به نظر همۀ مراجع (به جز آیات عظام وحید و مکارم): میتواند برای هر کدام سال جداگانهای قرار دهد؛ ولی اگر در یکی از شغلها زیان دید، نمیتواند از سود دیگری جبران کند.[5]
2. آیات عظام مکارم و وحید: واجب است برای تمام درآمدها یک سال خمسی قرار دهد.[6]
معیار سال، شمسی است یا قمری؟ در این باره سه نظر مطرح است:
1. همۀ مراجع عظام (به جز آیات عظام بهجت و وحید): مخیر است سال قمری قرار دهد یا سال شمسی.[7]
2. آیت الله بهجت: اگر برای دادن خمس زراعت و مانند آن که مطابق سال شمسی انجام میشود، سال خمسی را شمسی قرار دهد، اشکال ندارد.[8]
3. آیت الله وحید: بنا بر احتیاط واجب سال قمری قرار دهند.[9]
بعد از تعیین سال خمسی، مرحلۀ بعد، بررسی اموال مکلف و تفکیک آنها است. اقلامی که در زندگی بیشتر مردم وجود دارد، یا ارث است یا هدیه است یا درآمد و سرمایه است که در این قسمت مورد بررسی قرار میگیرد.
1. خمس ارث
در مورد ارث سه نظر وجود دارد:
1. آیات عظام: امام راحل، اراکی، بهجت، خامنهای، زنجانی، صافی گلپایگانی، فاضل، مکارم، وحید و نوری: ارث خمس ندارد، مگر اینکه وارث بداند هنگامی که در دست مورّث (میّت) بوده، متعلق خمس شده و خمس آن را نداده یا بداند که بر ذمۀ او بدهی خمس بوده و نپرداخته است. در این دو صورت بر وارث واجب است آن خمس را از ترکۀ میت خارج کند و بپردازد.
در «عروةالوثقی» در فصل «فیما یجب فیه الخمس» در مسئله 50 آمده است: «اذا علم ان مورّثه لم یؤدّ خمس ما ترکه وجب اخراجه سواء کانت العین التی تعلق بها الخمس موجوده فیها او کان الموجود عوضها بل لو علم باشتغال ذمته بالخمس وجب اخراجه من ترکته مثل سائر الدیون.»[10]متن مذکور مورد قبول مراجع مذکور است.
در توضیح المسائل مراجع مسئله 1755 نیز آمده است: اگر مالی به ارث به او برسد و بداند کسی که این مال از او به ارث رسیده، خمس آن را نداده، باید خمس آن را بدهد و نیز اگر در خود آن مال خمس نباشد؛ ولی انسان بداند کسی که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار است، باید خمس را از مال او بدهد.[11]
2. آیت الله سیستانی: از مطالعۀ کتب «منهاج الصالحین» و «المسائل المنتخبه» و توضیح المسائل ایشان[12]به دست میآید که مسئله نزد ایشان سه صورت دارد:
اول: میّت، اعتقادی به پرداخت خمس نداشته است؛
دوم: میّت، اعتقاد به دادن خمس داشته؛ ولی عملاً خمس نمیداده؛
در این دو صورت، هر چند پرداخت خمس بر او واجب بوده؛ ولی بر ورّاث پرداخت خمس واجب نیست؛ چه نسبت به صورتی که خمس متعلق به عین ارث موجود بوده و نداده، و چه به ذمۀ او تعلّق گرفته و نداده باشد، در هر دو حال چیزی بر ورّاث نیست.
سوم: میّت معتقد به دادن خمس بوده و خمس هم میداده؛ ولی نسبت به برخی از اموال موفق به پرداخت خمس نشده. در این صورت بر ورّاث واجب است، قبل از تقسیم ارث، خمس را بپردازند؛ هم خمسی که به عین اموال موجود تعلق گرفته و هم خمسی که بر ذمۀ میّت بوده است.
چند مسئله:
اول: خمس ارث غیر مورد انتظار
در خصوص خمس ارث میّتی که انسان با او خویشاوندی دوری داشته و توقع و گمان ارث بردن از او را نداشته، چند نظر است:
1. آیت الله وحید: واجب است در صورتی که از مخارج سالش زیاد بیاید، خمس آن را بدهد.[13]
2. آیات عظام اراکی، بهجت، خویی، تبریزی، زنجانی، سیستانی، صافی، فاضل گلپایگانی و مکارم: اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، به احتیاط واجب خمس آن را بپردازد.[14]
3. آیات عظام امام، خامنهای و نوری: اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، احتیاط مستحب آن است که خمس آن را بدهد.[15]
دوم: خمس درآمد بین سال فوت
اگر تاجر و کاسب که باید برای دادن خمس سال قرار دهد، منفعتی به دست آورد و در بین سال بمیرد:
1. آیات عظام امام، اراکی، خویی، خامنهای، زنجانی، سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، وحید و نوری: باید مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت کسر کنند و خمس باقیمانده را بدهند.[16]
آیت الله زنجانی افزوده است: البته مخارج ضروری کفن و دفن و مراسم ترحیم که اگر از مال میّت صرف آنها نشود، آبروی میّت در خطر است، از مخارج میّت به شمار میآید و خمس به آنها تعلق نمیگیرد.[17]
2. خمس هدیه و بخشش
درباره خمس هدیه دو مسئله مطرح است:
اول: اینکه آیا بر واهب (هدیهدهنده و بخششکننده) در صورتی که هدیه از درآمد کسب و کار او باشد، خمس واجب است یا نه؟
پاسخ: در صورتی که هدیه و بخشش از درآمد بین سال باشد و زاید بر شأن هدیهدهنده نباشد، به اتفاق همۀ مراجع عظام از مؤونۀ او محسوب میشود و خمس ندارد.[18]
دوم: آیا بر موهوب له (کسی که به او بخشش شده) خمس واجب است یا نه؟
دو صورت قابل تصویر است:
الف) مجموعۀ هدیه و بخشش در بین سال خمسی صرف در مؤونه زندگی شود که به فتوای همۀ مراجع عظام، خمس ندارد؛
ب) هدیه و بخشش تا سر سال خمسی صرف در مؤونۀ زندگی نشود. در این صورت پنج نظر وجود دارد:
1. آیات عظام امام، خامنهای و نوری: خمس آن واجب نیست، گرچه احتیاط مستحب است.[19]
2. آیات عظام اراکی، خویی، گلپایگانی، سیستانی و صافی: اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، باید خمس آن را بدهد.[20]
3. آیات عظام بهجت، فاضل و مکارم: اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، بنا بر احتیاط واجب باید خمس آن را بدهد.[21]
4. آیات عظام تبریزی و وحید: چنانچه از مخارج سالش زیاد بیاید و عرفاً چیز کوچکی شمرده نشود؛ بلکه قیمت معتنابهی داشته باشد، خمس آن را باید بدهد[22] و معیار معتنابه بودن، با ملاحظه هر یک از آنها است، نه مجموع آنها.
5. آیت الله زنجانی: چنانچه از مخارج سالش زیاد بیاید، اگر مالی که به دست آورده ارزشمند باشد، لازم است خمس آن را بدهد؛ بلکه بنا بر احتیاط، اگر مال ارزشمندی هم نباشد، خمس آن را بدهد.[23]
مصادیقی از هبه یا بخشش
گرچه مصادیق هبه و بخشش بسیار است؛ ولی از میان آنها، به مواردی که بیشتر مورد ابتلا و سؤال است، اشاره میشود:
مطلق جوایز مانند: 1. کادو؛ 2 . انعام؛ 3. کمک هزینۀ تحصیلی که دولت به دانشجوها میدهد؛ 4. عیدی؛ 5. پول توجیبی که پدران به فرزندان میدهند؛ 6. هدیه؛ 7. تشویقی؛ 8. وجوهی که بنیاد شهید به خانوادۀ آنها میدهد؛ 9. پاداش؛ 10. جوایز بانکی؛ 11. یارانه و ...
3. خمس سرمایه
مجموع دارایی انسان از قبیل ملک، مغازه، وسایل کسب و کار و... که سرمایه نامیده میشود، در صورتی که متشکل از اموال غیر متعلق خمس است، از قبیل: ارث، مهریه، دیه و مانند آن، بیشک خمس به آنها تعلق نمیگیرد؛ ولی در صورتی که از درآمد کسب و کار و حقوق تهیه شده باشد، دربارۀ خمس آن بین مراجع عظام چند نظر وجود دارد:
1. آیات عظام امام و خامنهای: سرمایه خمس دارد، مگر اینکه مقداری باشد که با پرداخت خمس آن، درآمد کسب با بقیه وافی به هزینه زندگی او نیست و یا اینکه کسب با بقیه مناسب با شأن عرفی او نباشد، در این دو صورت خمس ندارد.[24]
2. آیات عظام گلپایگانی و صافی: سرمایه خمس دارد، مگر آن را از چیزی تهیه کرده باشد که متعلق خمس نیست.[25]
3. آیات عظام خویی و تبریزی: اگر سرمایه از درآمدهای سال قبل تهیه شده، مطلقاً خمس دارد؛ ولی اگر از درآمد سال جاری است، فقط به مقداری که مؤونۀ سال او متوقف بر درآمد کسب او میباشد خمس ندارد و بقیه خمس دارد.[26]
4. آیات عظام بهجت و فاضل (در نظر اخیر خود): آن مقداری از سرمایه که برای تأمین معاش (مطابق با شأن) خود و عائلهاش به آن نیاز دارد، خمس ندارد و بقیۀ آن خمس دارد. قهراً اگر تمام سرمایه برای تأمین معاش خود و عائلهاش مورد نیاز است، خمس ندارد.[27]
5. آیات عظام سیستانی و (در نظر اخیر خود): سرمایه به قیمت فعلی خمس دارد، مگر اینکه ادای خمس سبب شود که نتواند با بقیهاش زندگی خود را اداره کند؛ ولی در صورتی که با دستگردان نمودن بتواند تدریجاً آن را بپردازد، ساقط نمیشود.
6. آیت الله وحید: پرداخت خمس سرمایه واجب است؛ ولی در صورتی که سرمایه مقداری باشد که برای تهیۀ معاش خود و عائلهاش به آن نیاز دارد، به احتیاط واجب باید خمس آن را بدهد.
7. آیت الله زنجانی: سرمایهای که مورد نیاز انسان است و با کمتر از آن زندگی او در حد آبرو و شؤونش اداره نمیشود، خمس ندارد؛ یعنی میتواند از درآمد خود برداشته و جزء سرمایه کند؛ ولی اگر با پرداختن خمس آن مشکلی در ادارۀ زندگی او پدید نمیآید، باید خمس آن را بدهد.
ادامه دارد...
____________________________________________________
پینوشتها:
[1]. تحریر الوسیلۀ، امام خمینی(ره)، جامعه مدرسین، قم، ج 1، ص 326 استفتائات، ج 1، س 135؛ توضیح المسائل، آیت الله صافی، م 1774؛ جامع الاحکام، ج 1، س 608؛ توضیح المسائل، آیت الله فاضل، م 1765؛ جامع المسائل، ج 1، س805 –810.
[2]. منهاج الصالحین، خوئی، ج 1، م 335 و 1218؛ التعلیقه علی منهاج الصالحین، م 1218؛ المسائل الشرعیه، سید موسی شبیری زنجانی، م 1773؛ توضیح المسائل، ناصر مکارم، م1486؛ استفتائات، حسین نوری، ح 2، س 310؛ توضیح المسائل، وحید خراسانی، م 1782؛ حاشیه منهاج الصالحین، م1218، ج 1، ص373؛ توضیح المسائل، تبریزی، م 1774.
[3]. المسائل المنتخبة، سیستانی، م 593؛ توضیح المسائل مراجع، م 1765.
[4]. توضیح المسائل مراجع، م 1765؛ توضیح المسائل، وحید خراسانی م 1773؛ حاشیه منهاج الصالحین، ح 1، ص 373، م1218.
[5]. تحریر الوسیله، ج1، کتاب الخمس الخامس، م 12؛ استفتائات، ج 1، ص 350، س 17؛ وسیله النجاة، بهجت م1384؛ صراط النجاة، تبریزی، ح 2، س 559؛ منهاج الصالحین، ح 1، ص 335، م 1218؛ اجوبۀ الاستفتائات، س964؛ المسائل الشرعیه، زنجانی، م 1779؛ منهاج الصالحین، سیستانی ج 1، ص 372؛ جامع الاحکام، صافی، ج 1، ص170، س 597؛ جامع المسائل، فاضل، ج 1، س 810؛ مجمع المسائل، گلپایگانی، ج 1، س 1013؛ استفتائات، نوری، ج 2، س 319.
[6]. حاشیه منهاج الصالحین، آیت الله وحید، ج 2، ص 373، م1218؛ توضیح المسائل، آیت الله وحید، م 1790؛ توضیح المسائل، آیت الله مکارم، م 1495.
[7]. توضیح المسائل مراجع، م 1766؛ اجوبة الاستفتائات، س1000.
[8]. توضیح المسائل، آیت الله بهجت، م 1385.
[10]. العروة الوثقی، ج 4، ص 277.
[11]. توضیح المسائل مراجع، ح 2، م 1755؛ اجوبة الاستفتائات، س864؛ توضیح المسائل، آیت الله وحید، م 1762.
[12]. منهاج الصالحین، ج 1، م 1254؛ المسائل المنتخبة، م 617؛ توضیح المسائل، آیت الله سیستانی، م 1764.
[13]. توضیح المسائل، آیت الله وحید، ص 518، م 1771.
[14]. توضیح المسائل مراجع، ج 2، م 1754؛ المسائل الشرعیه، آیت الله زنجانی، م 1762.
[15]. توضیح المسائل مراجع، ج 2، م 1754.
[18]. توضیح المسائل مراجع، م 1776.
[19]. تحریر الوسیله، ج 1، کتاب الخمس؛ توضیح المسائل، م1753؛ اجوبة الاستفتائات، س 851 و 852؛ توضیح المسائل، آیت الله نوری.
[20]. توضیح المسائل مراجع، ج 2، م 1753.
[22]. توضیح المسائل، آیت الله تبریزی، م 1762؛ توضیح المسائل، آیت الله وحید، م 1770.
[23]. توضیح المسائل، آیت الله زنجانی، م 1762.
[24]. تحریر الوسیله، ج 1، کتاب الخمس الخامس، ص 132؛ استفتائات امام راحل، ج 1، م 355؛ اجوبة الاستفتائات، س952.
[25]. مجمع المسائل، صافی گلپایگانی، ج 1، ص 289؛ جامع الاحکام، ج 1، س 168، م 590.
[26]. منهاج الصالحین، ج 1، ص 373، م 12192.
[27]. توضیح المسائل، آیت الله بهجت، م 1401، استفتائات، آیت الله فاضل.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 218.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه ٩ مهر ١٣٩٧ / شماره خبر : ٤٠٣١٣٧ / تعداد بازدید : 368/
/